تقدیم به آقا سیدالساجدین
چقدر تب مهربان بود وقتی که بر پیشانیت بوسه زد تا داغ تو بر داغ هایمان افزوده نشود. و بیماری چقدر با دل های ما که از ازل بیمار چشمان مهربان تو بود ، مدارا کرد تا تو بمانی و ما بی صاحب نشویم.
اشک های بی امان ما نثار سجده های پر سوز و گدازت یا سید الساجدین.
امروز چه آسوده به دیدار پدر می روی. در زمین نبودنت محشری به پا کرده و در آسمان ملائک صف به صف مقدمت را شکوفه باران می کنند. دست های عباس بی تاب در آغوش کشیدن توست.
چه محشری به پا کرده ای قره العین حسین -علیه السلام- . اینها که صبوری از کف داده و نامت را عاشقانه زمزمه می کنند هفتاد و دو تن شهدای کربلایند. این علی اکبر است و آن دیگری علی اصغر.
آه . و آن حسین است که بی تاب تر از همه انتظارت را می کشد. سلام برحسین ، خورشید قلب های تا ابد داغ دار ما.
و این خداست که خوشامد گوی توست یا زین العابدین. یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه.