مرد کوچک
امیرحسینم خیلی خسته ام و یه دنیا کار هم روی سرم ریخته.هفته آخر اسفند و مشغله های خاص خودش. اما می خوام برات بنویسم . الان دو ماهه می خوام بنویسم جقدر خوشحالم که همه دندونات در اومده و دیگه واسه دندون در آوردن درد نمی کشی. خدایا شکرت. خیلی خوشحالم که پسرکم دیگه اذیت نمیشه . مامانی من دیگه مردی شدی واسه خودت. خوشحالم که گل پسر باهوشم بدون اینکه مامانش باهاش تمرین کرده باشه همه رنگا رو تشخیص میده. البته به رنگ آبی علاقه خاصی داره فکر کنم عسل مامان استقلالیه! چون از دیدن رنگ آبی حسابی ذوق می کنه و با خنده میگه : آببی . و رنگ های دیگه : قرمز : گگز نارنجی : دادنجی زرد : زد سبز : سزز سفید : سسید سیاه : ژیاه ...
نویسنده :
مامان امیرحسین جان
0:53